English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (6036 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hope chest U جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yonker U نجیب زاده جوان جوان سلحشور
younker U نجیب زاده جوان جوان سلحشور
princox U جوان ژیگولو جوان جلف
princock U جوان ژیگولو جوان جلف
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
dowries U جهیزیه
dowry U جهیزیه
dower U جهیزیه
tocher U جهیزیه
boxlike U جعبهای
tide mark U علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
disc jockeys U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc jockey U کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
pung U سورتمه جعبهای
cavity resonator U همنواگر جعبهای
box palet U پالت جعبهای
box rheostat U رئوستای جعبهای
box anneal U التهاب جعبهای
household goods U her by girl married anewly to given parents جهیزیه
cavity magnetron U ماگنترون با همنواگرهای جعبهای
output resonator U همنواگر جعبهای خروجی
box magazine U خشاب جعبهای شکل
catcher U همنواگر جعبهای خروجی
cradle dynamometer U توان سنج جعبهای
input resonator U همنواگر جعبهای ورودی
buncher U همنواگر جعبهای ورودی
pung U در سورتمه جعبهای سوار شدن
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
jack-in-the-box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack in the box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
paraphernalia U دارایی شخصی زن که بعد ازمرگ شوهر علاوه بر جهیزیه و منضمات ان به وی می رسد
jardiniere U جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
cross modulation U مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
all-embracing U چیزی که روی همه کس و یا همه چیز اثر میگذارد
wiring U جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
dowry rug U قالیچه جهیزیه [این نوع قالیچه بصورت سنت، توسط عروس جهت خانه جدید خود بافته می شود و بیشتر بین عشایر و روستاییان مرسوم است.]
youth U جوان
callan U جوان
callant U جوان
youths U جوان
lass U زن جوان
lasses U زن جوان
dells U زن جوان
beardless U جوان
moll U زن جوان
dell U زن جوان
adolescents U جوان
yoth U جوان
molls U زن جوان
adolescent U جوان
young persons U جوان
juvenescent U نو جوان
frying U جوان
younger U جوان
young U جوان
fry U جوان
fries U جوان
to die young U جوان مردن
young and old U پیر و جوان
beau U جوان شیک
young population U جمعیت جوان
young smith U اسمیت جوان
insenescible U همیشه جوان
yong lion U شیر جوان
ephebophilia U جوان خواهی
floozy U زن جوان بوالهوس
boyo U پسربچه جوان
immature soil U خاک جوان
juvenescent U جوان شونده
juvenescent U تازه جوان
lionet U شیر جوان
peachick U جوان خودفروش
swain U جوان روستایی
trull U دختر جوان
playboy U جوان دخترباز
rejuvenation U جوان سازی
youngish U نسبتا جوان
youngish U جوان وار
punk U جوان ولگرد
punks U جوان ولگرد
nags U اسب جوان
nagged U اسب جوان
nag U اسب جوان
gigolo U جوان جلف
gigolos U جوان جلف
playboys U جوان دخترباز
playboys U جوان عیاش
playboy U جوان عیاش
puss U دخترک زن جوان
youthful U جوان باطراوت
snot U جوان گستاخ
hooligan U جوان اوباش صفت
rejuvenation U دوباره جوان سازی
cora U [سر ستونی در شکل زن جوان]
[be] no chicken U دیگر جوان نبودن
skipjack U جوان ژیگولووخود نما
sows U ماده خوک جوان
sowed U ماده خوک جوان
sow U ماده خوک جوان
rejuvenesce U دوباره جوان شدن
rejuveoize U دوباره جوان کردن
juvenescence U حالت جوان شدن
yoth U شخص جوان جوانمرد
young turk U افسر جوان افراطی
rejuveoize U دوباره جوان شدن
to wear one's years well U خوب ماندن جوان
hooligans U جوان اوباش صفت
rejuvenate U دوباره جوان کردن
rejuvenating U دوباره جوان کردن
agerasia U پیر جوان نما
rejuvenated U دوباره جوان کردن
filly U دختر شوخ و جوان
rejuvenates U دوباره جوان کردن
youth U شباب شخص جوان
fillies U دختر شوخ و جوان
youths U شباب شخص جوان
She doesnt like that young man. U از آن جوان خوشش نمی آید
yuppies U جوان تحصیل کرده و پر - درآمد
yuppie U جوان تحصیل کرده و پر - درآمد
macaroni U ماکارونی جوان خارج رفته
kitty U دختر جوان زن سبک و جلف
kitties U دختر جوان زن سبک و جلف
narcissus U جوان رعنایی که عاشق تصویرخودشد
spring chicken <idiom> U شخص جوان (بصورت منفی)
He is not young anymore. U او [مرد] دیگر جوان ن [یست] .
chaperone U نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperone U همراه دختران جوان رفتن
You are 5 years younger than me. U شما ۵ سال جوان تر از من هستید.
chaperones U نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperones U همراه دختران جوان رفتن
chaperons U نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperons U همراه دختران جوان رفتن
chaperon U نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperon U همراه دختران جوان رفتن
maid U دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
gill flirt U زن جوان سبک وهرزه دخترول
johnny U جوان ژیگولو و خوشگذران پاسبان
cocotte U زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
junker U جوان نجیب زاده المانی
maids U دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
sweetbread U تیموس حیوانات جوان دنبلان
sylphid U زن جوان وزیبا وباریک اندام
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
You cannot put old heads on young shoulders . <proverb> U سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
greensick U مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
have an old head on young shoulders <idiom> U جوان ولی عقل بزرگترها را داشتن
hidden momentum of population growth U به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
oaks U مسابقه مادیانهای اصیل جوان در انگلستان
adonic U جوان زیبایی که معشوق ونوس بود
an unlicked cub U جوان زمخت- ادم نتراشیده ونخراشیده
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
fuzz U ریش تازه جوان کرکی شدن
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
quarantines U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
interplant U کاشتن درختهای جوان بین درختان دیگر
passanger U شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
adonis U جوان زیبایی که مورد علاقه افرودیت بود
duenna U زن سالمندی که مراقب دختران وزنان جوان است
reformatory schools U کانون اصلاح وتربیت مدارس تهذیب مجرمین جوان
governess U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
jugend stil U [ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
governesses U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
sugar daddy <idiom> U پیرمردی که پولدار است به خانمهای جوان درقبال مصاحبت پول پرداخت میکند
probation U کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
shear box test U ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
pullets U جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
pullet U جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
Recent search history Forum search
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com